ماجرای زیرخاکیهای فرودگاه مهرآباد
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۲۰۶۸۳
اینجا فرودگاه مهرآباد است، پارکینگ ترمینال یک و دو. دلشوره و هیجان سفر بین مسافران چمدان بهدست موج میزند؛ اما در این لحظه دغدغه ما سفر نیست، مساله ما داستان اتومبیلهایی است که زیر خروارها خاک گم شدهاند و بیشتر این اتومبیلهای زیرخاکی و لاستیکهایشان پنچر است.
به گزارش ایران اکونومیست، دنیایاقتصاد نوشت:
گردوخاک کمتر گرفتهها زنجیر چرخ دارند و یک پلاک نارنجی که خورده روی لاستیکشان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صاحبش رفت سفر و هرگز بازنگشت
آن روزی که مرد از خانهاش بیرون آمد، هوا سرد بود یا نه، نمیدانیم اما بیوک اسکای لارک مورد علاقهاش را برداشت که در پارکینگ فرودگاه مهرآباد پارک کند. او بیوکش را در طبقه اول پارکینگ(c) با دقت پارک کرد. امیدوار بود وقتی بیاید اتومبیل رعنایش از گزند باد و باران محفوظ بماند. او نمیدانست این سفری که میرود بیبازگشت است و از همین پارکینگ دارد مستقیم به خانه آخرتش میرود و هرگز به اینجا بازنمیگردد. مامور پارکینگ فرودگاه عاشق این بیوک تنها است: «کاش برای من بود؛ اما متاسفانه بیشتر از ۱۵ سال است بدون صاحبش اینجا مانده و هر روز فرسودهتر میشود.»
او تعریف میکند: «چند سال پیش چند تا از بچههایش آمدند و سراغ بیوک پدرشان را گرفتند؛ اما هزینههای پارکینگ خیلی برایشان بالا بود برای همین بیخیال شدند و رفتند و هرگز دیگر سراغش را نگرفتند.» بیوک اسکای هر روز پیر و پیرتر میشود. نمیدانیم، فهمیده صاحبش در سفر مرده یا نه؟ اما زیر گردوغبار هر روزه گم شده و لاستیکهایش پنچر شدند. هر کس از راه میرسد چیزی رویش مینویسد و گاهی قلبی میکشد و راهش را میکشد و میرود. انتظار او تمامی ندارد. انتظاری به درازای ۱۵سال. قرار است با او چه کنند؟ اینجا هیچکس حتی مدیریت پارکینگ نمیداند که سرانجام این بیوک چشم انتظار چه میشود.
توقیفیها اضافه شدهاند
بیامو مدل بالایی زیر نور لامپی کوچک در پارکینگ طبقه بالا، نونواری که زندگیاش را اینجا بدون طی کردن جادهها دارد میبازد. هماناندازه تنهاست که رفیق پیکانش در طبقه اول. پیکان سابقه بیشتری در اقامت پارکینگی دارد. گویی زندانی است که زندانبان ندارد. دربوداغان شده و زندگی برایش رو به فرجامی ناخواسته است. یکی دیگر از مامورهای پارکینگ مهرآباد میگوید: «این پیکان توقیفی است. صاحبش یکبار آمد و کلی داد و بیداد کرد. میخواست هر طور شده پیکانش را ببرد؛ اما برای رفع توقیف پولی نداشت. بالاخره از سر عجز راهش را کشید و رفت و هرگز برنگشت.» طبقه بالا بدون سقف بیش از ۱۰ اتومبیل کنار هم جمع شدند و با لاستیکهای پنچرشده نشستهاند زیر سقف آسمان آلوده شهر. یکی چراغش شکسته و آن دیگری جلوبندیاش.
مامور پارکینگ میگوید: «اینها خیلی سال است که اینجا ماندهاند، پنج سال، شش سال و... بیشترشان توقیفی هستند. یکی بهدلیل بیمه، یکی بهدلیل ندادن مهریه... هرکدام بهدلیلی.
آنقدر تعداد اتومبیلهای توقیفی در پارکینگ فرودگاه زیاد شده است که گاهی پلاک ماشین پنج سال توقیفی را باز میکنند و به اتومبیلی میزنند که تازه توقیف شده است. مامور پارکینگ میگوید: «واقعیت این است که اتومبیل پنجساله مانده لاستیک پنچرشده دیگر امکان حرکت ندارد برای همین نیازی هم به پلاک نیست؛ برای همین از این ماشینها باز میکنند و به ماشینهای دیگر میبندند.»
سرانجام توقیفیها چه میشود؟
هر طبقه از پارکینگ سرازیر میشود به طبقه پایینتر تعداد اتومبیلهای توقیفشده بیشتر و بیشتر میشود. یک اتومبیل است شبیه اتومبیل نعشکشی. شیشههای پشتش شکسته. هیچکس خبر ندارد داستان این ماشین چیست؛ اما تکهوپاره است. سردار سیدکمال هادیانفر، رئیس پلیس راهور فراجا پس از سالها درباره این اتومبیلها صحبت میکند. به گفته او، حدود ۲۲۰ تا ۲۳۰هزار دستگاه موتورسیکلت در پارکینگها داریم که عمده آنها دیگر اسقاطی شده است و مالک آن اصلا تمایلی برای ترخیص ندارد. درباره خودروها هم عدد کمتر است؛ اما دلایل توقیف ارتباط چندانی با تخلفات راهنمایی و رانندگی ندارد و به دلایلی مانند مشکل بدهی به سازمان مالیاتی، تامین اجتماعی و دستور مراجع قضایی بهدلیل مهریه و... در توقیف است. اتومبیلهایی که قیمتهای چندین میلیاردی دارند از این توقیفها بینصیب نیستند. اینکه چطور صاحبانشان از پس پرداخت هزینه تخلفشان برنمیآیند، جای سوال دارد.
مامور پارکینگ میگوید: «هر بیستسال استعلامی به دادگستری داده میشود. یکسری از اتومبیلهایی را که صاحبشان به سراغشان نیامدهاند، اوراق میکنند و اگر اتومبیل به درد بخوری باشد به مزایده گذاشته میشود و...»
حاشیههای پارکینگ فرودگاهی
پارکینگ فرودگاه در دلش داستان دهها اتومبیل توقیفی را دارد. مامور پارکینگ برایمان تعریف میکند که اینجا اتفاقات عجیب و گاه تعجبآوری هم رخ میدهد. او بیشتر از بیست سال است که در پارکینگ کار میکند و میگوید: «چند سال پیش یک آقایی بین اتومبیلها کشیک میکشید. حرکاتش خیلی مشکوک بود و سعی میکرد خودش را پنهان کند. فکر کردم آمده برای دزدی. سراغش رفتم که آقا اینجا چکار میکنی.شروع به ناله کرد.» مرد گفته بود که دارد کشیک میکشد ببیند زنش کجا میرود. مدتها بود که به زنش شک کرده بود و میخواست دنبالش کند و تا فرودگاه آمده بود. مامور فرودگاه لبخند میزند: «از این دست ماجراها اینجا زیاد اتفاق میافتد. شاید باورتان نشود که زنان بسیاری اینجا مچ همسرشان را میگیرند که دارند با کسی دیگر به سفر میروند و از این ماجراها...زیاد است.»
مامور از راه میرسد
پارکینگ فرودگاه در ساعتی که در آن هستیم، خفه است. آلودگی هوا نفس را اینجا میبرد. از هر طبقه به طبقه دیگر ماموری ایستاده است. هر وقت میخواهم ببینم کجا هستم، آدرس بیوک پیر را میدهم. همه اینجا آن را میشناسند. چند ساعت دیگر بعید نیست که مامور توقیف اتومبیلها از راه برسد. او دوباره بین اتومبیلها میچرخد و اتومبیل مورد نظرش را پلاک میزند. معلوم نیست که مسافرش که از سفر برگردد چه حالی میشود. سالهاست که این اتومبیلهای توقیفی برای پارکینگدارها هم دردسرساز شدهاند. رئیس پلیس راهور فراجا تنها چاره را اجرای طرح توقیف در محل میداند: «ما حتی به دنبال این هست که بتوانیم این توقیف را در منزل انجام دهیم و احتیاجی به پارکینگ نباشد. درواقع اینطور میتوان خودرویی را که دارای دستور قضایی و... است در همان پارکینگ یا محل مورد نظر فرد توقیف کرد تا مشکلاتش برای ترخیص حل شود.» پارکینگ در آلودگی به خود میپیچد. اتومبیلها دور میزنند. مسافران میآیند و میروند. معلوم نیست مامور کی از راه میرسد.
منبع: خبرگزاری ایسنا
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: فرودگاه مهرآباد پارکینگ فرودگاه اتومبیل ها مامور پارکینگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۲۰۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غار هارپیا ؛ اینجا زمین کاملا چین خورده است! (+عکس)
عصر ایران - اگر به دنبال یک شگفتی طبیعی دیدنی هستید که زیبایی و پیچیدگی زمین شناسی را به نمایش بگذارد، غار هارپیا (Harpea’s Cave) در مرز فرانسه و اسپانیا یکی از بهترین گزینه ها محسوب می شود. غار هارپیا یا غار آرپیا (Cueva de Arpea) در اسپانیایی، دهانه ای بزرگ زیر صخره ای پیچ خورده است که تاریخ باستانی پوسته زمین را نشان می دهد.
غار هارپیا در Estérençuby، در کمون ناوار، در چند متری مرز فرانسه و اسپانیا واقع شده است. این بخشی از دره آئزکوا (Aezkoa) است که برخی از غارها و مناظر به واقع شگفت انگیز در اینجا قرار دارند. نام هارپیا از واژه ای باسکی به معنای "محل زیر صخره" گرفته شده است که به درستی موقعیت غار را توصیف می کند.
این یک غار زیرزمینی معمولی نیست، بلکه فضایی بین دو لایه سنگ است که طی میلیون ها سال توسط نیروهای تکتونیک چین خورده است. لایه های سنگی متعلق به رشته کوه پیرنه هستند که از برخورد صفحات ایبری و اروپایی تشکیل شده است. این برخورد موجب خم شدن و شکستن سنگ ها و ایجاد چین خوردگی ها، گسل ها و شکستگی ها شد.
غار هارپیا نمونه ای از یک تاقدیس، چینی در طبقات یا لایههای زمین که دو سمت آن روبه پایین باشد، است، جایی که مرکز آن توسط قدیمی ترین لایه های زمین شناسی اشغال شده است. تاقدیس در غار هارپیا از سنگ آهک ساخته شده که سنگی رسوبی متشکل از کربنات کلسیم است. این سنگ آهک در حدود 100 میلیون سال پیش، در دوره کرتاسه در دریای کم عمق رسوب کرده بود. با گذشت زمان، سنگ آهک با رسوبات بیشتری مدفون شد و زیر فشار و گرما قرار گرفت که موجب سخت و کریستالی شدن آن شد.
تاقدیس در غار هارپیا در معرض فرسایش قرار گرفته که سنگ های جوانتر بالای آن را از بین برده است. فرسایش همچنین شکافی بین بخش های بالایی و پایینی چین خوردگی ایجاد کرد که غار را شکل داده است. این غار حدود 50 متر طول، 25 متر پهنا و 10 متر ارتفاع دارد و نمای خیره کننده ای از لایه های سنگی منحنی و دره زیرین ارائه می کند.
غار هارپیا نه تنها یک شگفتی زمین شناسی، بلکه یک جاذبه فرهنگی و تاریخی است. این غار برای قرن ها به عنوان یک پناهگاه برای انسان ها مورد استفاده قرار گرفته است. هارپیا محل سکونت، چوپانان، قاچاقچیان، سربازان و زائران بوده است. همچنین نام این غار با افسانه ها و اسطوره ها گره خورده است، از جمله داستان هارپیا، غول زنی که در غار زندگی می کرد و وظیفه محافظت از آن در برابر مهاجمان را بر عهده داشت.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: غار دیدنی در ایسلند(عکس)